وب تفریحی و سرگرمی کرمک

انواع مطالب جالب و سرگرم کننده اینترنت

وب تفریحی و سرگرمی کرمک

انواع مطالب جالب و سرگرم کننده اینترنت

جوک خفن خنده دار


جوک خفن خنده دار



همیشه مردها حرف آخر رو تو روابط زناشویی یا دوستی می زنند !

البته با گفتن : چَــشم !


جوک خفن خنده دار

 

با این وضی که بعضی پسرا پیش میرن

فک کنم موقع عروسیشون عروس با ماشین میاد اینا رو از آرایشگاه ور میداره میرن تالار !


جوک خفن خنده دار

 

ادبیات آقایان هنگام زمین خوردن خانمها :

دوران نامزدى : الهى بمیرم چیزیت که نشد !؟

1 سال بعد از ازدواج :عزیزم بیشترمواظب باش !

3 سال بعد از ازدواج : مگه کورى جلوپاتو نگاه کن !

10 سال بعد از ازدواج : کی میشه بخوری زمین دیگه بلند نشی !


جوک خفن خنده دار

 

4 روش شناخت مرد های ایرانی :

1 – قبل از خوردن بستنی لیوانی درب آن را میلیسد !

2 – کمربند خود را بیرون از توالت میبندد !

3 – هنگام خوردن نوشابه دست به کمر ایستاده و بعد از هر قولوب به شیشه نوشابه نگاه میکند !

4 -بعد از خوردن غذا به جای شکر میگوید ترکیدم !


جوک خفن خنده دار

 

زن خوب مثل دایناسوره که نسلش منقرض شده

ولی مرد خوب مثل سیمرغ از اولم یه افسانه بوده !


جوک خفن خنده دار

 

داداش مَن

شلوار رنگی بپوش عیب نداره !

اما دیگه باش کفش رنگی نپوش ! فدات بشم قراره تو مَرد باشی ، نه اسمارتیز …


جوک خفن خنده دار

 

یه زمانی از رو ابرو میشد زن و دختر رو از هم تشخیص داد !

الان از رو ابرو دختر و پسر رو هم نمیشه تشخیص داد !


جوک خفن خنده دار

 

من امروز یه دختری رودیدم که ریش داشت ! تازه روسری هم سرش نبود !

فقط نمیدونم کصافط کجا موهاشو مش کرده بود ! خیلی خوجل شده بود !


جوک خفن خنده دار

 

پسر همسایمون بینی شو سر بالا عمل کرده و ابروها رو شمشیری !

تازه موهاشم دم اسبی میبنده !

اگه همینجوری پیش بره میترسم عروس مامانم بشه !


جوک خفن خنده دار

 

مردا دو دسته بیشتر نیستن :

دسته اول چشم و گوش بسته اند و تو سن کم ازدواج میکنن

و بعد از اینکه چششون وا شد تازه میرن دختر بازی !

دسته دوم قبل از ازدواج هر غلطی که دلشون خواسته کردن !

بعد برای ازدواج میرن دنبال یه دختر چش و گوش بسته !

جوک خفن

جوک خفن خنده دار

رفع گردن درد با بالش طبی دالوپ

رفع گردن درد با بالش طبی دالوپ


همیشه بعد از خواب یا رگ های گردنم می گرفت یا گردن درد های شدید داشتم تا اینکه یکی از دوستانم که طب سوزنی کار


می کرد گفت مشکل تو از بالشت هست و باید از بالش طبی استفاده کنی تا به مرور زمان مشکلات گردنت حل شه گفتم


بالش طبی از کجا پیدا کنم گفت کافیه تو اینترنت جستجو کنی بالش طبی دالوپ و به یک فروشگاه اینترنتی مراجعه کنی و از


طریق خرید اینترنتی در چند دقیقه بالش طبی مورد نظرت رو خریداری کنی و منتظر باشی تا برات بیارنش در خونه گفتم


اوکی رفتم و بالش دالوپ رو خریدم جالب بود همسرم خیلی به ساعت های فانتزی و منگوله دار علاقه داشت چشمم به


یک ساعت مچی زنانه رنگارنگ افتاد که اسمش ساعت الیزابت بود سریع اون رو هم سفارش دادم تا هدیه ای هم به 



همسرم داده باشم یک کتاب لطیفه خریده بودم خیلی بامزه و خنده دار بود داخلش کلی جوک خفن بود که  از خوندنشون


سیر نمی شدی چند روزی گذشت و بالشت طبی دالوپ ما بالاخره رسید و پستچی بالشرو بهم داد و همونجا پولش رو


رگفت جالب بود این پروسه خرید اینترنتی و خوشم اومده بود سریع ساعت الیزابت رو کادو کردم و برای جشن تولد همسرم


امادش کردم قتی بهش دادمش از خوشحالی از حال رفت و اشک شوق تو چشم های من جمع شده بود و بعد از چند روز


اشتفاده از بالشت دالوپ بالاخره گردنم خوب شد و دیگه مشکل گرفتگی رگ های گردنم هم نداشتم سرم دیگه سر


نمی شد و از این بابت خیلی خوشحال بودم و به همه فک و فامیل و دوست و آشنا توصیه می کردم بالش طبی دالوپ بخرن

جوک خفن رفقا

جوک خفن رفقا


بچه ها دور هم جمع شده بودن و برای هم جوک تعریف می کردن و دنیا را به عنوان یه مشت خاک از این رو به اون


رو کردن و خنده هاشون بی دریغ تا کجاها که نمی رفت این رفاقت ها حالا کجا هستن هر کی می رسه یک


جوک خفن تعریف می کنه و دیگه پیداش نمی شه قبلا جوک ها معمولی بود و رفاقتی شاخ بود دشمن پرچمش


پایین بود و رفقا پرچمشون بالا ولی رفیق های امروزی گذری شدن مرامشون هم گذریه طرف چای سبز می خوره


جلوت نمی گه رفیقم هم دلش می خواد یه لیوان براش بریزم مرام رفتن به قهقرا حتی منی که زمانی برای همسرم



کادوهای رنگارنگ می خریدم فراموشش کردم دیگه براش یک کادو هم نخریدم یه زمانی ست کامل ساعت الیزابت


رو براش گرفتم ولی حالا چی ؟ کجا داریم می ریم با این سرعت به کجا چنین شتابان مرام منصور بی مرام که


دنیا براش رفقاش بودن حالا کجا رفته که دنیا براش کجا رفته به خودتون بیاید بدونید که فقط رفاقت ها می مونن من


خودم یه چای تیما خریده بودم یه وعده دمش کردم ریختمش تو حلقوم رفقا ولی الان یه عدده میان چای تیما میخرن


یک سال دارنش پس مرامتون کجا رفته بی معرفت ها رفیق کشی نکنید همین داود رفیق جلال داشت چای تیما


می خورد گفتم داشی بی زحمت یه لیوانم برای من بریز گفت به جا نیاوردم گفت داشش ممدم رفیق جلال گفت


جلال کی گلابی بزن بچاک دیواری که زیرش نشسته بود رو تو سرش خراب کردم تا دیگه واسه کسی دیفاری نگیره


گنده تر از دهنش شاید کمش باشه ولی غمش هم زیاد بوده این جوری شده دنیا بالا بری پایین بیای کمتر می تونی


رفیق با مرام و با مسلک پیدا کنی