وب تفریحی و سرگرمی کرمک

انواع مطالب جالب و سرگرم کننده اینترنت

وب تفریحی و سرگرمی کرمک

انواع مطالب جالب و سرگرم کننده اینترنت

اشعار فروغ فرخزاد


اشعار فروغ فرخزاد


دامن از آن سرزمین دور برچیده

ناشکیبا دشت ها را نوردیده


اشعار فروغ فرخزاد


روزها در آتش خورشید رقصیده

نیمه شب ها چون گلی خاموش


اشعار فروغ فرخزاد


در سکوت ساحل مهتاب روئیده

«باز کن در … اوست»


اشعار فروغ فرخزاد


آسمان ها را به دنبال تو گردیده

در ره خود خسته و بی تاب


اشعار فروغ فرخزاد


یاسمن ها را به بوی عشق بوئیده

بال های خسته اش را در تلاشی گرم


اشعار فروغ فرخزاد


هر نسیم رهگذر با مهر بوسیده

«باز کن در … اوست

باز کن در … اوست»


اشعار فروغ فرخزاد


اشک حسرت می نشیند بر نگاه من

رنگ ظلمت می دود در رنگ آه من


اشعار فروغ فرخزاد


لیک من با خشم می گویم:

باز هم رؤیا


اشعار فروغ فرخزاد


آنهم اینسان تیره و درهم

باید از داروی تلخ خواب


اشعار فروغ فرخزاد


عاقبت بر زخم بیداری نهم مرهم

می فشارم پلک های خسته را بر هم

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار فروغ فرخزاد


اشعار فروغ فرخزاد


پشت شیشه برف می بارد

پشت شیشه برف می بارد


اشعار فروغ فرخزاد


در سکوت سینه ام دستی

دانه اندوه می کارد


اشعار فروغ فرخزاد


مو سپید آخر شدی ای برف

تا سرانجامم چنین دیدی


اشعار فروغ فرخزاد


در دلم بارید … ای افسوس

بر سر گورم نباریدی


اشعار فروغ فرخزاد


چون نهالی سست می لرزد

روحم از سرمای تنهائی


اشعار فروغ فرخزاد


می خزد در ظلمت قلبم

وحشت دنیای تنهائی


اشعار فروغ فرخزاد


دیگرم گرمی نمی بخشی

عشق، ای خورشید یخ بسته


اشعار فروغ فرخزاد


سینه ام صحرای نومیدیست

خسته ام، از عشق هم خسته


اشعار فروغ فرخزاد


غنچه شوق تو هم خشکید

شعر، ای شیطان افسونکار


اشعار فروغ فرخزاد


عاقبت زین خواب دردآلود

جان من بیدار شد، بیدار


اشعار فروغ فرخزاد


بعد از او بر هر چه رو کردم

دیدم افسون سرابی بود


اشعار فروغ فرخزاد


آنچه می گشتم به دنبالش

وای بر من، نقش خوابی بود


اشعار فروغ فرخزاد


ای خدا … بر روی من بگشای

لحظه ای درهای دوزخ را


اشعار فروغ فرخزاد


تا به کی در دل نهان سازم

حسرت گرمای دوزخ را؟


اشعار فروغ فرخزاد


دیدم ای بس آفتابی را

کاو پیاپی در غروب افسرد


اشعار فروغ فرخزاد


آفتاب بی غروب من!

ای دیغا، درجنوب! افسرد


اشعار فروغ فرخزاد


بعد از او دیگر چه می جویم؟

بعد از او دیگر چه می پایم؟


اشعار فروغ فرخزاد


اشک سردی تا بیفشانم

گور گرمی تا بیاسایم


اشعار فروغ فرخزاد


پشت شیشه برف می بارد

پشت شیشه برف می بارد


اشعار فروغ فرخزاد


در سکوت سینه ام دستی

دانه اندوه می کارد

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار زیبای فروغ فرخزاد


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


بگذار تا دوباره شود لبریز

چشمان من ز دانهء شبنمها

رفتم ز خود که پرده در اندازم

از چهرپاک حضرت مریم ها


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


بگسسته ام ز ساحل خوشنامی

در سینه ام ستارهء طوفانست

پروازگاه شعلهء خشم  من

دردا،فضای تیرهء زندانست


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


من تکیه داده ام بدری تاریک

پیشانی فشرده ز دردم را

میسایم از امید بر این در باز

انگشتهای نازک و سردم را


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


با این گروه زاهد ظاهر ساز

دانم که این جدال نه آسانست

شهر من وتو ، طفلک شیرینم

دیریست کاشانه شیطانست


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


روزی رسد که چشم تو با حسرت

لغزد بر این ترانهء دردآلود

جوئی مرا درون سخنهایم

گوئی بخود که مادر من او بود

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار زیبای فروغ فرخزاد


شعر زیبای پوج از فروغ فرخزاد

شعر زیبای پوج از فروغ فرخزاد شعر غمگین و عاشقانه از شاعران ایرانی

فروغ فرخزاد

دیدگان تو در قاب اندوه

سرد و خاموش

خفته بودند

زودتر از تو ناگفته ها را

با زبان نگه گفته بودم

از من و هرچه در من نهان بود

میرمیدی

میرهیدی

یادم آمد که روزی در این راه

ناشکیبا مرا در پی خویش

میکشیدی

میکشیدی

آخرین بار

آخرین بار

آخرین لحظهء تلخ دیدار

سر به سر پوچ دیدم جهان را

باد نالید و من گو کردم

خش خش برگهای خزان را

باز خواندی

باز راندی

باز بر تخت عاجم نشاندی

باز در کام موجم کشاندی

گرچه در پرنیان غمی شوم


منبع : http://namakstan.ir/nonsense-poetry-of-forough-farrokhzad.html ادامه مطلب ...