عاشقانه های تیر 92
چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم
خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم
عاشقانه های تیر 92
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم تو نوازشگر دستان منی
گر
چه پاییز نشد همدم و همسایه ی من
به که گویم که تو باران زمستان منی؟
عاشقانه های تیر 92
دست من کوتاه از دیدار توست
قلب من اما همیشه یاد توست . . .
عاشقانه های تیر 92
هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت
آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم . . .
عاشقانه های تیر 92
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
من و تو پنجره های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد . . .
عاشقانه های تیر 92
ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد که دلتنگیت مرا
از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است . . .
عاشقانه های تیر 92
لاله ی داغ دیده را مانم
اشک از رخ چکیده را مانم
دست تقدیر از تو دورم کرد
گل از شاخه چیده را مانم . . .
عاشقانه های تیر 92
زندگی زندان عشق است ما بدان دلباختیم
خوبی هایش را ندیدیم با بدیهایش ساختیم
درباره زندگی تا میتوانستیم تاختیم
مثل گمار پست هر چه کوشیدیم باختیم
عاشقانه های تیر 92
یادته روز اول بهت گفتم میخوام با یک دروغ بزرگ حرفامو شروع کنم؟
تو اخم کردی، گفتم:"دوست نداااارم!"
بعد هر دو تامون زدیم زیر خنده..
اما دیروز گفتی که میخوای با یک دروغ بزرگ خداحافظی کنی
و بعد فریاد زدی: "دوست داااارم!" هر دومون بغض کردیم.. و تو رفتی، برای همیشه..
عاشقانه های تیر 92
هر ثانیه که می گذرد چیزی از تو را با خود می برد
زمان غارتگر غریبی است،همه چیز را بی اجازه می برد
تنها یک چیز را همیشه فراموش می کند: "حس دوست داشتن تو را.."
عاشقانه های تیر 92
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 ساعت 05:44 ق.ظ