وب تفریحی و سرگرمی کرمک

انواع مطالب جالب و سرگرم کننده اینترنت

وب تفریحی و سرگرمی کرمک

انواع مطالب جالب و سرگرم کننده اینترنت

اشعار شهریار


اشعار شهریار


جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد

وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد


اشعار شهریار


بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام

به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد


اشعار شهریار


قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری

چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد


اشعار شهریار


شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست

بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد


اشعار شهریار


هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود

که ما را سینه آتشفشان آتشفشانی کرد


اشعار شهریار


چه بود ار باز می گشتی به روز من توانائی

که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد


اشعار شهریار


جوانی کردن ای دل شیوه جانانه بود اما

جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد


اشعار شهریار


جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود

دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد


اشعار شهریار


جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید

که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد

اشعار شهریار

اشعار شهریار

اشعار شهریار


اشعار شهریار


جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد

وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد


اشعار شهریار


بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام

به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد


اشعار شهریار


قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری

چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد


اشعار شهریار


شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست

بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد


اشعار شهریار


هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود

که ما را سینه آتشفشان آتشفشانی کرد


اشعار شهریار


چه بود ار باز می گشتی به روز من توانائی

که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد


اشعار شهریار


جوانی کردن ای دل شیوه جانانه بود اما

جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد


اشعار شهریار


جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود

دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد


اشعار شهریار


جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید

که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد

اشعار شهریار


اشعار شهریار

اشعار ناب شهریار


اشعار ناب شهریار


سری به سینه خود تا صفا توانی یافت

خلاف خواهش خود تا خدا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


در حقایق و گنجینه ادب قفل است

کلید فتح به کنج فنا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


به هوش باش که با عقل و حکمت محدود

کمال مطلق گیتی کجا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


جمال معرفت از خواب جهل بیداریست

بجوی جوهر خود تا جلا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


تحولی است که از رنجها پدید آید

نه قصه ای که به چون و چرا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


تو حلقه بردر راز قضا ندانی زد

مگر که ره به حریم رضا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


ز قعر چاه توان دید در ستاره و ماه

گر این فنا بپذیری بقا توانی یافت


اشعار ناب شهریار


کمال ذوق و هنر شهریار در معنی است

تو پیش و پس کن لفظی کجا توانی یافت

اشعار شهریار

اشعار ناب شهریار


بهترین اشعار شهریار - اشعار زیبای شهریار در مورد خزان

بهترین اشعار شهریار - اشعار زیبای شهریار در مورد خزان

شعر خزان جاودانی از استاد شهریار

شعر خزان جاودانی از استاد شهریار , خزان جاودانی شهریار

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد

تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها

که وصال هم بلای شب انتظار دارد

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی

که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من

که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن

که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد

دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین

چه ترانه های ه محزون که به یادگار دارد

غم روزگار گو رو پی کار خود که ما را

غم یار بی خیال غم روزگار دارد

گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست

چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد

دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن

نه همه تنور سوز دل شهریار دارد