جملات زیبا و جدید
چمنی دید و هوایی خوش و پروازی کرد
مرغ مسکین چه خبر داشت که شهبازی هست
عرفی
بیان کردم حدیث دوری وشرح شب هجران
پریشان کرد زلف و گفت : از زلفم پریشانتر؟
قصاب کاشانی
چشمت که به خونریزی عشاق سری داشت
می کشت یکی را و نظر بر دگری داشت
غزالی مشهدی
جملات زیبا و جدیدشعر